به نام یزدان

#سکوت
پارت ۲
دخترک از پشت پنجره به همسایه ی جذاب جدیدشون نگاه میکرد
که ناگهان با یه جفت چشم تیله ای چشم تو چشم شد
از خجالت سریع از پنجره کنار رفت و پرده رو کشید
ا.ت : وای چقدر ضایع شد عررر ولی چقدر جذاب بود
یعنی تنها زندگی می‌کنه ؟
دختر از کنجکاوی و فوضولیه خودش تعجب کرد و بی حوصله سمت تلفن همراهش رفت
( سه تماس بی پاسخ از خر شرک )
ا.ت : کی گوشی زنگ خورد متوجه نشدم ؟
سریع شماره ی مورد نظرشو گرفت شروع به حرف زدن کرد
لیا: بههع کره خر جواب ندادی فکر کردم مردی :!!!!!
ا.ت : گوشیم بی صدا بود بعدشم حالا که بهم میگی کره خر باید بگم تو گوشیم سیوی خر شرک🫂🫂🫂🥹
لیا : اوه اگه دستم بهت نرسه !!!!
ا.ت : محالههه خر شرک
لیا : بعداً به حسابت میرسم ولی میگم امشب می‌خوایم بریم بار میای دیگه ؟؟؟
ا.ت : میترسم دیدی دفعه ی قبل چه گندی زدم تازه شم من زیر سن قانونیم
لیا : اوههه بهت میگم بچه فحش میذی خودتم قبول داری کوچولویی هنوز
ا.ت : هوففف بیخیالش میام خانوادم ک کاری ندارن بهم پس میام
لیا : خودم مراقبتم کوچولوووووو.....
ادامه ی فیک ؟؟
دیدگاه ها (۱۱)

اهم اهم

سلام به سیسی ها

پارت ۶ فیک مرز خون و عشق

پارت ۱۴ فیک مرز خون و عشق

پارت ۱۰ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط